به نام مهربانترین
دین را همانطور که دوست دارند تفسیر می کنند. "طین" (گِل) دارند تا دین دار. آخر گل را می شود هرطور که می خواهی شکلش داد. دینی می خواهند که تولی و تبری نداشته باشد. یعنی ولایت و برائت نداشته باشد. گمان می کنند برائت از عمر بن سعد و شمر هنر می خواهد اکنون پس از 1400 سال! و می پندارند طاغوت پس از واقعه ی کربلا منقرض شده و دیگر از نسل لعینان تهی شده کره ی خاکی. سنت الهی را از یاد برده اند آنان که هر گوشه ی دینشان را به یک شیکه ی ماهواره ای مدیونند. آنانکه ملغمه ای از همه چیز دارند و فکر می کنند این ملغمه همان اسلام ناب است. غافل از آنکه این همان اسلامی است که طاغوت کیف می کند با مسلمانش فالوده بخورد. با ملک عبدالله جام می به سلامتی صهیونیسم به هم اصایت دهد و یک سره هورت بکشد.
دشمن شناس که نباشی؛ یک شبه دین ناب را چال می کنی و دین تلقین شده می پذیری. می شوی القاعده که دشمنش را شیعه می پندارد! دشمنِ دشمنِ اصلی (یهود) یعنی شیعه را القاء کرده اند اگر بکشی دروازه ی بهشت بی حساب و کتاب به رویت باز می شود. وقتی دشمنت را نشناسی و دوست فرضش کنی، سقیفه تکرار می شود و علی 25 سال، استخوان در گلو خانه نشین می شود. سنت الهی آن است که تا آمدن خورشید؛ طاغوت هست و مکتب روح الله یادمان داده تا طاغوت هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم.