بسم الله الرحمن الرحیم
خداکند کسی حالتش چو ما نشود
ز دام خال سیاهش کسی رها نشود
خدا کند که نیافتد کسی ز چشم یار
به نزد یار چو ما پست و بی بها نشود
جواب ناله ی ما را نمی دهد دلبر
خدا کند کسی تحبس الدعا نشود
شنیده ام که از این حرف یار خسته شده
خدا کند که به اخراج ما رضا نشود
تقدیم به امام زمان (عج)
الهی!
میخوانمت ای زیباترین زیبایی آسمان ها وزمین،تا اجابتم نمایی،تانظاره گر باشی که چگونه در انتظار نیم نگاهی از سوی تو نشسته ام وحسرت آن رادر دل دارم و چگونه تشنه جرعه ای از مهر ومحبتت هستم.
ای نگارنده بزرگ، چشمانم مبهوت نگارگری های اعجاب انگیز توست.چگونه آفریدی و چگونه سرشتی این همه زیبایی را ؛
درعجبم که با این همه جفای بندگان حقیرت چگونه محبتت را ارزانی می داری وچگونه از دریای سخاوتت بر آنان می بخشایی ؛
معرفت ،جود و کرمت وصف ناشدنی و عقل و چشم بشر از آن عاجز است .
الهی !ای بزرگترین راز دار هستی، از کودکی در دامان مادر آموختم که درد دل را تنها با تو نجوا کردن زیباست چرا که بزرگترین پوشاننده ای یا ستارالعیوب.آموختم که عشق بازی و ناز کردن تنها نزد تو معنا می یابد ای زیباترین عاشق ومعشوق هستی.عشق تو به بندگانت ستودنی و مشوق بودن تو برای بندگان مخلصت و عاشقان دیرینه ات نگریستنی است.
معبودا میگریم به درگاهت چون کودکی که با گریستن بیشتر،توجه مادرش را به خود جلب میکند، چراکه حسرت توجهی هرچند کوتاه را ازسوی تو دارم.عاجزانه با اشک جاری دیدگانم می خواهم که بر من نظری کنی ومرا حتی لحظه ای به حال خودم رها نکنی واز مهرت بر من دریغ نداری.
الهی،ای مهربانترین هستی،مهرت را بر بندگان حقیرت ارزانی دار وخطاهای آنان را خرده مگیر و راه راست و مستقیم را بانور وجودت بر آنان نمایان ساز.چه زیباتر و چه دوست داشتنی تر هستی آن لحظه که بر بندگان گنه کارت بخشش عطا میکنی و انان را مورد رحمت بی پایانت قرار میدهی.
الهی،ای پاک ترین پاکی ها،ای مهربانترین مهربانها،ای بخشنده ترین بخشنده و ای زیباترین زیبایی،به جلال و جبروتت قسمت میدهیم که کوتاه فکری و اشتباهاتمان را بر بزرگیت ببخشی و بر ما رحمت عطا فرمایی.
آمین یا رب العالمین
الإمامُ الهادیُّ علیه السلام : خَیرٌ مِن الخَیرِ فاعِلُهُ ، وأجمَلُ مِن الجَمیلِ قائلُهُ، وأرجَحُ مِن العِلمِ حامِلُهُ
امام هادى علیه السلام : از خوبى بهتر، کسى است که خوبى مى کند و از زیبایى زیباتر، کسى است که زیبا مى گوید، و از علم برتر کسى است که دارنده آن است.
یادتان هست نوشتم که دعا می خواندم
داشتم کنج حرم جامعه را می خواندم
از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد
محکماتِ کلماتِ تو مسلمانم کرد
کلماتی که همه بال و پر پرواز است
مثل آن پنجره که رو به تماشا باز است
کلماتی که پر از رایحه غار حراست
خط به خط جامعه آیینه قرآن خداست
عقل از درک تو لبریز تحیر شده است
لب به لب کاسه ظرفیت من پر شده است
همه عمر دمادم نسرودیم از تو
قدر درکِ خودمان هم نسرودیم از تو
من که از طبع خودم شکوه مکرر دارم
عرق شرم به پیشانیِ دفتر دارم
شعرهایم همه پژمرد و نگفتم از تو
فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو
دل ما کی به تو ایمان فراوان دارد
شیرِ در پرده به چشمان تو ایمان دارد
بیم آن است که ما یک شبه مرداب شویم
رفته رفته نکند جعفر کذاب شویم
*
تا تو را گم نکنم بین کویر ای باران!
دست خالیِ مرا نیز بگیر ای باران!
من زمین گیرم و وصف تو مرا ممکن نیست
کلماتم کلماتی ست حقیر ای باران!
یاد کرد از دل ما رحمت تو زود به زود
یاد کردیم تو را دیر به دیر ای باران!
نام تو در دل ما بود و هدایت نشدیم
مهربانی کن و نادیده بگیر ای باران!
ما نمردیم که توهین به تو و نام تو شد
ما که از نسل غدیریم، غدیر ای باران!
پسر حضرت دریا! دل ما را دریاب
ما یتیمیم و اسیریم و فقیر ای باران!
سامرا قسمت چشمان عطش خیزم کن
تا تماشا کنمت یک دل سیر ای باران!
*
بگذارید کمی از غمتان بنویسم
دو سه خط روضه از این درد نهان بنویسم
گریه بر داغ شما عین ثواب است ثواب
بار دیگر پسر فاطمه و بزم شراب...
***سید حمیدرضا برقعی***
امروز زمین و آسمان می گرید
از بهر غریب سامرا می گرید
جا دارد اگر که شیعه خون گریه کند
چون مهدی صاحب الزمان می گرید
غروب غریبانه دهمین آفتاب ولایت، بر رهروان راه مقدسش
تسلیت باد
امروز جاده های
بی حاشیه آسمان
مردی را به زمین بدرقه می کند
که در کوچه های جوانی فانوسی از بی کرانه دانش ها به دست می گیرد
مقدمش گلباران